خانه/سیاست زود فراموش میکنیمخواندن4 دقیقه -چهارشنبه 1403/07/04 - 09:03کد خبر3968اشتراکگذاری جعفر شیرعلینیادر آخرین روزهای تیرماه ۱۳۶۷، آیتالله خمینی با تلخی هرچه تمامتر قطعنامهی ۵۹۸ را پذیرفت و از نوشیدن جام زهر گفت.دو هفته بعد، تلفن هاشمی رفسنجانی، جانشین فرماندهی کل قوا، زنگ خورد. رئیسجمهور خامنهای از خوزستان پشت خط بود. از هاشمی خواست به نیروهای نظامی اجازهی عملیات در خوزستان داده شود. بهنظر میرسید جنگ پایان یافته است و عملیات جدید میتوانست شروع دوبارهای برای درگیری باشد. هاشمی رفسنجانی: «گفتم احتمال درگیری بدون هدف درست و تلفات فراوان دو طرف میرود و بهعلاوه نیاز به اجازهی امام دارد؛ علاوه بر بررسی مصلحت.» (پایان دفاع آغاز بازسازی؛ ص ۲۴۹)رئیسجمهور موضوع را از احمد خمینی هم پیگیری کرد. رئیسجمهور خامنهای: «البته من نگفتم که به امام بگویند. ما با خود احمدآقا در میان گذاشتیم که یک فشاری... ایجاد کند. اما احمدآقا گفت که من بروم به امام بگویم و ببینم نظر ایشان چیست.» (نشریهی تاریخ جنگ؛ شماره ۱۰، ص ۲۴)ماجرا از این قرار بود که عراق یک سال قبل و در زمان تصویب قطعنامهی ۵۹۸ قطعنامه را پذیرفته بود اما با پذیرش ناگهانی ایران غافلگیر شد و اعلام کرد ایران در پذیرش قطعنامه صادق نیست و قصد فریب ارتش عراق را دارد. سه روز پس از پذیرش قطعنامه توسط ایران، ارتش صدام در ۳۱ تیر حملههایی را در جبههی جنوب و غرب آغاز کرد.گروههای مردمی به جبهه سرازیر شدند و جلوی ارتش عراق را گرفتند اما عراقیها اسیر زیادی گرفتند و شاید اصلا برای همین آمده بودند تا در مذاکرات بعد از آتشبس، دستِ پُرتری داشته باشند. ۳ مرداد ارتش منافقین به مرزهای غرب کشور حمله کردند که آنها نیز متوقف و سرکوب شدند.در روزهای بعد، محسن رضایی، فرماندهی سپاه، که به نظر میرسید از حضور نیروها در جبهه به وجد آمده است، طرحی برای حمله به نیروهای ارتش صدام آماده کرد. رئیسجمهور خامنهای که پس از سالها چند روزی میشد به خط اول جبهه آمده بود، طرح محسن رضایی را پسندید. عراق هنوز آتشبس را نپذیرفته بود و زیر فشار بینالمللی برای پذیرش آتشبس بود؛ حملهی ایران میتوانست بهانهای برای او باشد.احمدآقا وقتی از امام جواب گرفت نتوانست رئیسجمهور خامنهای را پیدا کند. برایش در استانداری خوزستان پیامی محرمانه گذاشت: «حضرت حجتالاسلام خامنهای دامهافاضاته. پس از سلام پیغام شما را به حضرت امام رساندم که رزمندگان آماده هستند عملیات کنند. حضرت امام فرمودند که بههیچوجه به خاک عراق حمله نکنید. حتی گلولهای به طرف آنها شلیک نکنید. درصورتیکه بمباران کردند، شما هم اگر صلاح دانستید دستور بمباران بدهید. شما نیروی مهیا داشته باشید، درصورتیکه آنها حمله کردند و زمینی را تصرف کردند شما هم به آنها حمله کنید. من اعلام کردهام که قبول قطعنامه تاکتیکی نیست. حمله نقض آن است. قبل و بعد آتشبس ندارد. مرید. احمد خمینی.» (نشریهی تاریخ جنگ؛ شماره ۱۰، ص۲۴)حملهی ایران منتفی شد اما تغییر فاز ایران از اوج ناامیدی به وضعیت تهاجمی نکتهی بسیار مهمی است. دو هفته پیش از این، ایران پس از شکستهای فاجعهبار، قطعنامهی ۵۹۸ را پذیرفت. دو روز بعد از آن هاشمی در خاطراتش نوشته است: «محسن رضایی آمد. ناراحت است. کمی گریه کرد. دلداریش دادم. آمادهی استعفا است؛ گفتم در سِمت خود بماند. قرار شد فردا مصاحبهی تلویزیونی داشته باشد که شایعهی بازداشت رد شود.» (پایان دفاع آغاز بازسازی؛ ص ۲۲۲)رئیسجمهور نیز آشفتگی اوضاع را از نزدیک مشاهد کرده بود. و چند روز قبل از این تصمیم، در یکی از خطوط جبهه، رزمندهای یقهی آقای خامنهای را گرفته بود و میگفت چرا دو سال پیش نیامدید؟ آقای خامنهای: «آقا حالا که آمدیم برادر، حالا کوتا بیا.» همان جا که بحث میکردند دشمن اطراف منطقه را بمباران کرد. آقای خامنهای: «هشداری بود به بنده و ایشان، که حالا اینجا یقهی هم را نگیریم.»او این موضوع را یک روز قبل در جلسهای که با فرماندهان داشت تعریف کرد و جالب اینکه جلسهی فرماندهان نیز پر از چالش و سوال و تردید بود. و آنجا فرماندهان به شدت منتقد عملکرد دولتی بودند که آقای خامنهای رئیسجمهورش بود. همانجا بود که آقای خامنهای تاکید کرد: «ممکن است بگویید خب مگر دولت زیر نظر رئیسجمهور نیست؟ نه، جوابش نه است.» و به فرماندهان گفت: «نخستوزیر را قبول نداشتم.» گفت اما چون امام منصوب کرده بود تا الان از او حمایت کرده است. جملهی عجیبتر این بود: «جنگ مسئولیتش با من نیست، حالا هم نبوده، دیروز هم نبوده. عرض کنم از سال۶۲ به این طرف، بنده هیچگونه مسئولیتی در جنگ ندارم.»سوال اینجاست که آیا میتوان به تعداد جمعیت دل بست و با نیروهایی که ذهنشان درگیر هزاران سوال و چالش و ابهام است قدم به میدان جنگی تازه گذاشت؟ و اگر چنین عملیاتی انجام میشد، سرنوشت جنگ به کجا میانجامید؟ کمتر از یک دقیقه زمان بگذارید، ثبتنام کنید و نظرتان را زیر همین پست به اشتراک بگذارید.پیامهای توهینآمیز و یا حاوی دعوت به خشونت حذف خواهند شد.ثبت نامدر ادامه بخوانید هشدار عراقچی به اروپا در گفتگو با رادوسلاو سیکورسکی، وزیر امور خارجه لهستان و ریاست دورهای اتحادیه اروپاخواندن 1 دقیقه رضا نصری، تحلیلگر مسائل بینالملل در پخش زنده ایرنا: برداشت من این است اقای ترامپ منتظر ایستاده ببیند جنگ به کدام سمت میرود، اگر طرف اسرائیلی دست برتر را داشته باشد، در این جنگ مشارکت کند و در مورد حمله قراردادن فردو مشارکت کندخواندن 1 دقیقه افتا: اعلام آمادهباش امنیت سایبری سراسری در ایران تا ۳۱ خرداد ۱۴۰۴خواندن 1 دقیقه کانال اخبار رهبر جمهوری اسلامی عکسی با عنوان «اصحاب آخرالزمانی سید الشهدا» را منتشر کردخواندن 1 دقیقه آغاز بازگشت حجاج ایرانی از مکه به مدینه با قطار سریعالسیرخواندن 0باید خواندخاطرات اکبر هاشمی - ۱ اسفند ۱۳۷۸ - ملاقات عبدالله جاسبی و نگرانی از نتایج انتخاباتفیلم/ سردار مرتضی طلایی کجاست؟خاطرات اکبر هاشمی - ۱۹ شهريور ۱۳۷۸ - مذاکرات دو نفره سیاسی با واعظ طبسی تا هنگام بدرقه به سوی تهران هم ادامه داشته که در نهایت هاشمی ظاهرا از اینجا تصمیم به شرکت جدی در انتخابات مجلس ششم گرفتسوابق ادوار اخیر مجلس شورای اسلامی نشان داد که مجلس در راس امور نیست و در اختیارات فرمانده کل قوا و نیروهای مسلح در هیچ سطحی نمیتواند دخالت و یا مصوبه طی کند، چه برسد که نظارت کندآینده ایران با نامزدهای اعلام شده انتخابات ریاست جمهوری چه میشود؟ / گفتگو با دکتر تقی آزاد ارمکیمیشه با شما احساس خستگی کرد؟یک دامپزشک بسیجی بجای جراح گوش و حلق و بینی سرپرست شبکه بهداشت ایذه شد!خاطرات اکبر هاشمی - ۱۴ شهريور ۱۳۷۸ - دیدار مدیران ارشد دستگاه قضایی با هاشمی رفسنجانی و گله آنان از بی توجهی هاشمی شاهرودی رییس جدید قوه قضاییه ادامه داردخاطرات اکبر هاشمی - ۱۶ شهريور ۱۳۷۸ - در ادامه تلاش های مرحوم واعظ طبسی که در دیدارهای مکرر برای تشویق هاشمی به شرکت در انتخابات اقدام میکرد این بار هم او با هاشمی ملاقات کردخاطرات اکبر هاشمی - ۱۸ شهريور ۱۳۷۸ - ادامه بازدید ها از متعلقات و ابنیه و آثار آستان قدس