جنگ با منافقین

خواندن
4 دقیقه
-یکشنبه 1403/07/15 - 19:05
کد خبر6201
جنگ با منافقین

قسمت چهارم، از کتاب روایتی از زندگی و زمانه آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی

شلوغی در شهر خلوت
شب سوم مرداد تا بخواهد به روشنایی روز چهارم برسد شلوغ و دلهره آور شد . کرمانشاه خلوت و سوت و کور بود. روی دیوار بعضی خانه ها با رنگ روغن یا روغن سوخته ضربدر زده بودند که پاک نمیشد . بچه ها گفتند نیروهای منافق شبانه این علامت را زده اند که یعنی خانه حزب اللهی‌هاست و باید نابود شود.

جلسات فرماندهان در شهر کرمانشاه شلوغ است آقای هاشمی جلسه را با این نتیجه به پایان برد: 
"خط پدافندی چهارزبر را هر چه سریعتر مستحکم کرده و کلیه ی نیروها و امکانات خود را بسیج و منافقین به هیچ وجه نباید از این تنگه عبور کنند به هر وسیله ای اطلاعات و اخباری از عمق منطقه دشمن و ستون های منافقین در حد فاصل بین اسلام آباد تا قصر شیرین کسب و برای من ارسال کنید... حداکثر تلاش را بنمایید که مردم در این درگیری ها به هیچ وجه نباید آسیب ببینند"

آقای هاشمی با فرمانده هوانیروز و نیروی هوایی هم در همان جلسه تماس گرفت و دستور داد صبح اول وقت با روشنایی هوا که خلبان ها دید دارند پرواز کنند و عقبه ی منافقین را بزنند.

هاشمی به صیاد شیرازی هم دستور داد فرماندهی هوانیروز را به عهده بگیرد
هاشمی به شمخانی هم گفت هر طور شده دو یا سه گردان نیرو از اهواز جور کند و از جاده مواصلاتی پلدختر و اسلام آباد خود را به اسلام آباد برساند و عقبه ی منافقین در سه راه پمپ بنزین را که در ابتدای اسلام آباد است ببندد.
بعد برای هماهنگی هوانیروز با صیاد به پایگاه هوانیروز کرمانشاه رفت . همان شب یک گردان نیرو هم از انصار همدان رسید.

خروج ممنوع!

هاشمی چهارم مرداد: "ساعت ۳ بامداد آقای صادق محصولی فرمانده لشکر ۶ سپاه پاسداران که نیروهایش در مقابل منافقین قرار گرفته اند با نگرانی آمد و گفت چون منافقین با مردم در جاده مخلوط شده اند امکان برخورد قاطع نیست و نیروهای اعزامی سردرگم و دلسرد میشوند. از من خواست محل اقامتم را عوض کنم با تلخی اورا جواب کردم و گفتم بروند جدی تر برخورد کنند"

هاشمی: 'بعضی از دوستان مخالف بودند و می گفتند شما در کرمانشاه نمانید چون ممکن است عوامل نفوذی در این جا دست به کارهایی بزنند. من گفتم نه قطعا می مانم و از این جا بیرون نخواهم رفت . هر کس هم از تنگه عقب نشینی کند او را تنبیه میکنم . تازه دادگاه های نظامی را تاسیس کرده بودیم ممکن است کاری را که تا کنون در جنگ نکرده ایم و کسی را تنبیه نکرده ایم انجام دهیم و بعضی ها را معرفی کنیم. چون هیچ وجهی ندارد که در مقابل تعدادی آدم خود فروش و جاسوس در میدان جنگ کوتاهی کنیم . در میدان های دیگر گاهی عقب نشینی قابل تحمل بود ولی این جا چنین وضعی غیر قابل تحمل بود. وقتی دیدند در آن جا میمانم دیگر هیچکس شک نکرد که تنگه ، آخرین نقطه و خط قرمز ماست.

هاشمی پیشنهاد رفتن به محل امن را با تلخی رد کرد. او که معمولا در جبهه لباس روحانیت نمیپوشید لباس آخوندی به تن کرد و در شهر وحشتزده کرمانشاه گشت زد تا مردم و مسئولان آرامش پیدا کنند.

با روشنایی روز چهارم مرداد هلیکوپترها و جنگنده های هوانیروز چند بار مراکز تجمع منافقین را بمباران کردند اما تاثیری در نابودی آن ها نداشت. غروب روز چهارم منافقین از گذشتن از چهارزبر ناامید شدند و نیروهای کمکی از جبهه های مختلف به کرمانشاه رسیدند از جبهه جنوب نیروهای ۲۷ محمد رسوالله ۴۱ ثارالله و ۳۳ المهدی و لشکر تاره تاسیس ولی امر. خبر حمله ی منافقین به تمام شهر های ایران رسیده بود و نیروهای مردمی و کارمندان ادارات راهی کرمانشاه شدند و به منطقه آمدند.

عملیات مرصاد

منافقین از مرز روی جاده ها کیلومتر پیش آمده بودند و در تمام مسیر بودند و نیروهای تازه رسیده در سرتاسر جاده آن ها را محاصره کردند. فرماندهان عملیات مرصاد را برای نابودی منافقین طراحی کردند.

پنجم مرداد عملیات انجام شد و به تعبیر هاشمی منافقین همگی در کیسه ای آمدند که در عملیات مرصاد درب کیسه بسته شد و نابود شدند.

ادامه دارد...

کمتر از یک دقیقه زمان بگذارید، ثبت‌نام کنید و نظرتان را زیر همین پست به اشتراک بگذارید.
پیام‌های توهین‌آمیز و یا حاوی دعوت به خشونت حذف خواهند شد.
ثبت نام
باید خواند