خاطرات اکبر هاشمی - ۴ خرداد ۱۳۷۹ - دیدار حسن روحانی و مشورت انتخاباتی برای تصمیم هاشمی

خواندن
5 دقیقه
-سه شنبه 1403/06/20 - 17:35
کد خبر924
اکبر هاشمی رفسنجانی

 دیدار مشورتی- انتخاباتی محمدرضا باهنر، سید حسین مرعشی، علی هاشمی، محسن هاشمی، محمدرضا رحیمی (معاون اول بعدی محمود احمدی نژاد)، علی آقامحمدی و اصغر افشاری در مورد تصمیم هاشمی برای حضور یا عدم حضور در مجلس ششم.

 گلایه های انتخاباتی حسین روشن چراغ نماینده مجلس پنجم.

 دیدار احمد پیش بین نماینده وقت مجلس

دیدار انتخاباتی هاشم حجازی

 دیدار انتخاباتی حاتم نارویی منتخب مجلس ششم

دیدار انور هاشمی بزرگ دروایش قادریه و نقشبندیه و روایت هاشمی از امور فوق العاده آنان.

 دیدار مشورتی محمد هاشمی و تشویق او به حضور در مجلس

 دیدار انتخاباتی رضا پور و رحمانی منتخبان  مجلس ششم از نقده و سردشت.

 دیدار عبد خدایی رایزن وقت فرهنگی ایران در مادرید.

 دیدار حسن روحانی و مشورت انتخاباتی برای تصمیم هاشمی.

 دیدار مشورتی بیژن نامدار زنگنه

 

 عمده اخبار امروز، مربوط به عقب‌نشيني نامنظم و فرارگونه اسرایيل از جنوب لبنان است كه به خاطر عجله، چند نفر تلفات هم داشته‌اند و مقدار زيادي ابزار جنگي و تداركات را به جا گذاشته‌اند. همراهان بيش از شش هزار و ۵٠٠ نفر از پرسنل و اعضاي خانواده ارتش جنوب لبنان (آنتوان لحد)، به خاك اسرایيل فراركرده‌اند كه مشكل مهمي براي اسرایيل خواهد بود و حتي از كشتزارهاي «شبعا» كه اسرایيل مي‌گويد از سوريه است و نه لبنان هم عقب‌ نشيني‌ كرده‌اند؛ با اينكه قبلاً مي‌گفت، تكليف آن در مذاكره با سوريه معين مي‌شود. همه اُرگان‌ها و شخصيت‌ها، بيانيه تبريك صادركرده‌اند و مردم بر پشت‌بام‌ها، شعار الله‌اكبر داده‌اند؛ شبيه فتح خرمشهر. 
در اسرایيل، رسانه‌ها عقب‌نشيني را به عنوان يك اقدام شجاعانه براي كم‌كردن بار مسئوليت اسرایيل، معرفي مي‌كنند و تهديد مي‌نمايند كه اگر مرزها را ناامن كنند، ضربه وارد مي‌كنند و براي نشان‌دادن قاطعيت، امروز در منطقه آزاده شده، بمباران هوايي داشته‌اند، با تعدادي شهيد، ولي جو غالب در رسانه‌هاي جهاني، تحقير اسرایيل است و حق هم همين است.

صحبت از درس و پيام مقاومت اسلامي لبنان، براي آزادي كل فلسطين است؛ به‌خصوص كه براي اولين بار از سال ١٩۴٨ چنين وضعي براي اسرایيل و اعراب پيش‌آمده و مي‌تواند شروع يك دوره معكوس باشد. آمريكا اخطار كرده كه بايد نيروهاي غيرلبناني از جنوب لبنان خارج شوند كه بيشتر ناظر به روسيه و شايد ايران است؛ گرچه ما نيرويي در آنجا نداريم.

آقايان [محمدرضا] باهنر، [حسین] مرعشي، علي [هاشمی]، محسن [هاشمی]، [محمدرضا] رحيمي، [علی] آقامحمدي و [اصغر] افشاری آمدند. در مورد حضور یا انصراف من از نمايندگي مجلس، صحبت شد. پيشنهاد مي‌‌دادند كه اگر اكثريت نمايندگان مجلس، دعوت كنند كه نامزد رياست مجلس بشوم، بمانم وگرنه انصراف بدهم. بعضي‌ها هم عقيده دارند، به صورت نماينده عادي بمانم.  

 آقاي [حسین] روشن‌چراغ، نماينده فعلي شاهين شهر اصفهان آمد. پدر دو شهيد است؛ در انتخابات [مجلس] ششم شكست خورده است؛ مي‌گويد، دوم خردادي‌ها به او ظلم‌كرده‌اند و از ابزار دولتي و شوراهاي شهر و روستاها، به نفع رقيب او استفاده‌كرده‌اند. بازنشسته آموزش و پرورش است و درخواست شغلي در مجمع [تشخیص مصلحت نظام] دارد.  

 آقاي [احمد] پيش‌بين، نمايند بافت آمد. اصرار بر رفتن من به مجلس نمود و اظهار نگراني از وضع مجلس در صورت عدم حضور کرد و گفت، هنوز فرماندار، اعتبارنامه او را امضا نكرده است؛ استمداد كرد. آقاي هاشم حجازي، نامزد انتخابات خوي آمد. در مرحله دوم، از آقاي [کامل] عابدين‌زاده عقب افتاده است، ولي مداركي در مورد تقلب رقيب به دست آورده و انتظار دارد، شوراي نگهبان حق او را بگيرد.

نمونه‌هایي از تخلف‌ها و تبليغات نارواي چپ‌ها را آورده بود. آقاي [حاتم] نارویی، نماينده جديد [بم] هم آمد؛ با اصرار زياد از من خواست انصراف ندهم؛ دو برادرش را از دست داده و خودش بيمار است.

 آقاي انور هاشمي، پير دراويش قادريه و نقشبنديه كردستان آمد. سيد است و افكارش بسيار نزديك به شيعه؛ شافعي است. گفت، مساجد زيادي به نام ائمه و حضرت زهرا (س) ساخته و يك دخترش را به مردي شيعه داده و نوه‌اش با دست‌بسته و با مُهر براي سجده، نماز مي‌خواند. به او به شوخي گفته، «پدر سوخته» مُهر را براي پدر و دو دست بسته را براي مادر مي‌خواهي؟!

در مورد عمليات حيرت‌انگيز و غيرقابل‌ تشخيص عوامل مادي آنها پرسيدم كه در دراويش قادريه رايج است و نمونه‌هاي آن را در زمان جنگ در شهر بانه ديده بودم. گفت، در اثر ذكر و تكرار ذكر و توجه به خدا و استمداد از علي(ع) بر روح خود مسلط مي‌شوند و حساب روح از جسم جدا مي‌شود. به فرمان روح، جسم نمي‌تواند مانع عوامل حاكم بر جسم باشد. گفت، يك پزشك محقق، چندي پيش براي تحقيق آمد و در حضور خود او، تعداد زيادي تيغ ژيلت، به يكي از آنها داد و او همه را بلعيد. پزشك گفت، معده‌اش را پاره مي‌كند و مي‌ميرد.

خود درويش، با چاقویی معده‌اش را بازكرد و تيغ‌ها را بيرون آورد. سپس محل پارگي را با حوله‌اي گرفت و بعد از نيم ساعت خوب شد. گفت، در عراق و تركيه هم مُريدان زياد و خانقاه‌هاي زيادي دارند و امسال براي اولين بار، مريدان او، در ايام محرم، براي امام حسين(ع) عزا گرفته‌اند و سياه‌پوش شده‌اند.

در گذشته، محرم را جشن مي‌گرفته‌اند. اظهارارادت زيادي نسبت به من نمود و گفت، فقط براي زيارت آمده است و كاري ندارد. ضمناً از سياست‌هاي دولت انتقاد داشت و گفت، باعث ترويج وهابي‌ها در كردستان شده و مردم و علماي متعهد را ضعيف كرده است. به ايشان محبت كردم. يك دوره كامل از آثارم را دادم و گفتم، اگر به كردستان آمدم، ايشان را مي‌بينم. در روستاي زنبيل، از توابع سقز زندگي مي‌كند و از راه كشاورزي، معاش خود را تأمين مي‌نمايد.  

 اخوي محمد، [رییس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی] آمد و گفت، بهتر است كه دعوت نمايندگان را بپذيرم و به مجلس بروم. عصر آقايان رضاپور و رحماني، منتخبان جديد نقده و سردشت آمدند؛ براي تشكر و درخواست تذكري ديگر به شوراي نگهبان كه نظر نهايي را در مورد انتخابات نقده، زودتر بدهد.

 آقاي محمد عبدخدايي، رايزن فرهنگي ايران در اسپانيا آمد.گفت، در اسپانيا، به خاطر حوادث تاريخي‌گذشته، افكار عمومي با اسلام و اعراب خوب نيست، ولي با ايران بد نيستند.

 دكتر [حسن] روحاني، [دبیر شورای عالی امنیت ملی] آمد. دربارة رفتن به مجلس مشاوره شد. تأييد شد كه اگر دعوت اكثريت مجلس تحقق يافت، حضور يابم، وگرنه انصراف بدهم. از اقدام رهبري، در نقض نظر شوراي نگهبان، اظهار تعجب نمود. آقاي [بیژن نامدار] زنگنه، [وزیر نفت] آمد. گزارش كارهاي نفت را داد و از من خواست، براي ايجاد وفاق و حل مشكلات آينده و هدايت سياست سازندگي و توسعه ايران، در مجلس بمانم.

کمتر از یک دقیقه زمان بگذارید، ثبت‌نام کنید و نظرتان را زیر همین پست به اشتراک بگذارید.
پیام‌های توهین‌آمیز و یا حاوی دعوت به خشونت حذف خواهند شد.
ثبت نام
باید خواند